جدول جو
جدول جو

معنی شغل آباد - جستجوی لغت در جدول جو

شغل آباد
(شُ)
دهی از دهستان دوغایی بخش حومه شهرستان قوچان. سکنۀ آن 368 تن. آب آن از قنات است. محصول عمده آن غلات و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غم آباد
تصویر غم آباد
غم خانه، غمکده، جای غم و اندوه
فرهنگ فارسی عمید
(شَ)
نام آبادیی بوده که ملک شمس الملک طمغاج در بخارا ساخته بود. نرشخی گوید: ’شمس الملک به دروازه ابراهیم ضیاعهای بسیار خرید و بوستانها ساخت بغایت نیکو... و آنرا شمس آباد نام نهاد. چون ملک شمس الملک از دنیا رفت، برادر او خضرخان به ملک نشست و این شمس آباد را عمارتهای زیادت فرمود و بغایت بانزهت بود. (تاریخ بخارا صص 35-34)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان بابکن بخش تربت جام شهرستان مشهد، در 25هزارگزی جنوب شرقی تربت جام و در جلگۀ گرمسیری واقع است و 286 تن سکنه دارد آبش ازقنات، محصولش غلات، پنبه، زیرۀ سبز و شغل اهالی زراعت و مالداری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
دهی است از دهستان طارم بالا از بخش سیرد شهرستان زنجان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(نَزْ)
دهی است از دهستان قصبۀ بخش حومه شهرستان سبزوار، در 15هزارگزی مشرق سبزوار در جلگۀ معتدل هوائی واقع است و 375 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و زیره و پنبه، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دهی است از دهستان ابهررود که در بخش ابهر شهرستان زنجان است و 263 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان تبادکان بخش حومه وارداک است که در شهرستان مشهد واقع است و 261 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(لَ دِ حُ سِ قُ)
دهی از دهستان ماهیدشت پایین بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، واقع در پنج هزارگزی باختری ماهیدشت. دامنه، سردسیر و دارای هفتصد تن سکنه. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات، حبوبات، لبنیات و عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری و تابستان از شوسه اتومبیل به سختی توان برد. لعل آباد مشتمل بر چهار محل به فاصله یکهزار گز از یکدیگر و به اسامی زیر مشهور است: لعل آباد سیدجعفر دارای 260 تن سکنه و لعل آباد سیدصادق دارای 150 تن سکنه، لعل آباد کل کل 1 دارای 80 تن سکنه و لعل آباد کل کل 2 دارای 210 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان پایین شهرستان نهاوند، واقع در 12هزارگزی باختر شهر نهاوند و 2500گزی شمال گیلان، محلی جلگه و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 990 تن است، آب آن از چشمه تأمین میشود، و محصول آن غلات و توتون و حبوب و لبنیات و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری، واقع در 5هزارگزی شمال باختری نکا، واقع در دشت و هوای آن معتدل و مرطوب و سکنۀ آن 25 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(شَ رَ)
دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنۀ آن 113 تن است. آب آن از قنات تأمن می شود. محصول آنجا غلات و لبنیات و چغندر و پنبه. راه آن ماشین رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی از دهستان کنجگاه شهرستان هروآباد. سکنۀ آن 181 تن و آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آنجاغلات، حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رَ جُ)
دهی از دهستان آلان براغوش بخش آلان شهرستان سراب. سکنۀ آن 291 تن است. آب آن از رود خانه چاکی چای و محصولات آن غله و حبوب است. صنایع دستی آن فرش و جاجیم بافی میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی از دهستان پیربیک بخش دلفان شهرستان خرم آباد است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی از دهستان هنام و بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(شَ گُ)
دهی است از دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز. سکنۀ آن 500 تن. محصول آن غلات و میوه. آب آن از چشمه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان اسحاق آباد که در بخش قدمگاه شهرستان نیشابور واقع است و 293 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان کاغه که در بخش دورود شهرستان بروجرد واقع است و 137 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی است از دهستان بالا ولایت که در بخش حومه شهرستان کاشمر واقع است و 416 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کَ چَ دِ)
قریه ای است یک فرسنگی میانۀ جنوب و مشرق شیراز شاید این قریه را امیر کچل بیک ذوالقدر که در سال 909 هجری قمری وارد شیراز گردید و مدتی توقف نمود احداث کرده باشد وکچل آباد گفتند یا آنکه مصطفی قلی بیک کچل افشار که مدتی در فارس راتق و فاتق امور دیوانی بود آن را ساخته باشد. (از فارسنامۀ ناصری). و رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 شود
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی از دهستان استرآبادرستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان. سکنۀ آن 200 تن. آب آن از قنات است. محصول عمده آن برنج و غلات و لبنیات است. صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و کرباس است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی است از بخش سلدوز شهرستان ارومیّه که 165 تن سکنه دارد. محصول آن غلات، توتون، چغندر و حبوب است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
نام دیگر جندشاپور (جندیسابور) است، و بسریانی آنرا بیت الاباط مینامیدند
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان کوهسارات است که در بخش رامیان شهرستان گرگان واقع است و 360 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش حومه شهرستان مهاباد، سکنۀ آن 300 تن، آب از رود خانه لاوین، راه آن ارابه رو، صنایع دستی جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از بخش میاندوآب شهرستان مراغه، سکنۀ آن 112 تن، آب از زرینه رود، صنایع دستی جاجیم بافی، راه آن ماشین رو، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول، دارای 200 تن سکنه، آب آن از رود خانه دز، محصول آن غلات، برنج وکنجد و شغل اهالی زراعت است، ساکنان از طایفۀ عشایر بختیاری هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک، دارای 991 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات، انگور، بنشن، پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری وقالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی از دهستان جوپار بخش ماهان شهرستان کرمان، دارای 330 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات، حبوب، صیفی، سیب زمینی و میوه و شغل اهالی زراعت و مکاری و ریسندگی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه، دارای 206 تن سکنه، آب آن از زرینه رود و چاه، محصول آن غلات، چغندر و پنبه و شغل اهالی زراعت و جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان قنوات بخش حومه شهرستان قم، دارای 315 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات، انار، پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
در هشت فرسخی شمال باختری شوشتر سر راه دزفول، خرابه هایی که امروز شاه آباد می نامند دیده می شود و این موقع شهر جندیشاپور یا جندی سابور است، (از سرزمینهای خلافت شرقی ص 256)
دهی از دهستان بیزکی شهرستان مشهد، دارای 349 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات، چغندر و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و مالداری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان سبلوئیه بخش زرند شهرستان کرمانشاه، دارای 50 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان، دارای 63 تن سکنه، آب آن از زاینده رود، محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی از دهستان اندیکا بخش قلعه زرامن شهرستان اهواز، دارای 150 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان افزر بخش قیروکازرین شهرستان فیروزآباد، دارای 52 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن غلات، برنج، خرما است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد، دارای 633 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
نام محلی است در کنار جادۀ تهران و قزوین واقع در 18760 گزی تهران میان مهرآباد و اسماعیل آباد، (یادداشت مؤلف)
دهی از دهستان پنجهزاره بخش بهشهر شهرستان ساری، دارای 20 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
نام دهی است واقع در پنج فرسخ و نیم میانۀشمال و مغرب قاضیان، (از فارسنامۀ ناصری ص 244)
ایالتی در جنوب بهار هندوستان، (ناظم الاطباء)
دهی از دهستان ریگان بخش فهرج شهرستان بم، دارای 87 تن سکنه، آب آن از قنات، شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز دارای 198 تن سکنه، آب آن از رود کر، محصول آن غلات، برنج و چغندر، شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد، دارای 125 تن سکنه، آب آن از رود خانه بادین آباد، محصول آن غلات، توتون و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی آن جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از بخش روانسر شهرستان سنندج، دارای 124 تن سکنه، آب آن از رود خانه قره سو و سراب روانسر، محصول آن غلات، حبوبات، صیفی، لبنیات و چغندرقند است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سِ جِ)
دهی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز واقع در 78 هزارگزی جنوب خاوری زرقان و شش هزارگزی راه فرعی خرامه بشیراز. ناحیه ای است که در جلگه واقع است و هوای آن معتدل و دارای 1120 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه کر و قنات تأمین میشود. محصول آنجا غلات و برنج. اهالی بکشاورزی گذران میکنند. راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). سه فرسخ و نیم کمتر میانۀ جنوب و مشرق گاوکانست. (فارسنامۀ ناصری گفتار2 ص 258)
لغت نامه دهخدا
(زَ غَ)
دهی از دهستان اوزوم دل است که در بخش ورزقان شهرستان اهر و یازده هزارگزی جنوب ورزقان واقع است و 455 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
دهی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان، دارای 197 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله، بادام، صیفی، انگور و سیب زمینی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز. در 15000 گزی جنوب خاور شیراز و کنار راه فرعی شیراز به خرچول واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل و مالاریائی است. 280 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و برنج و شغل اهالی زراعت است. این آبادی را قبال آباد نیز میگویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ)
دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 8 هزارگزی شمال باختری قره آغاج و 17 هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 350 تن. آب آن از چشمه است. محصول آن غلات، نخود، بزرک میباشد. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان میزدج از بخش حومه شهرستان شهرکرد که دارای 1627 تن سکنه است، آب آن از چشمه و رود خانه محلی و محصول عمده اش غله و کار دستی زنان گلیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غم آباد
تصویر غم آباد
جای غم و اندوه غمخانه غمکده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شغل آزاد
تصویر شغل آزاد
کار آزاد
فرهنگ لغت هوشیار